نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

رسمی دارد

 

دارم آرام‌آرام
به داناییِ دورِ‌ آسمان می‌رسم.


رسمی دارد این راهِ پُر خَم و خواب
که باید از افتادنش، بیاموزی.
برخاستن علیه خویش وُ
شنیدنِ بی‌دلیلِ‌ مشتی حروفِ مُفت.
تعجب می‌کنم!
چه قطره‌ها که بی‌رود و بی‌رویا
به دریا رسیده‌اند،
چه دریاها که بی‌دیده،‌ بی‌چراغ
چشم به راهِ یکی قطره‌ی شبنمند!


چطور می‌شود این همه ساده
به اعتمادِ بعضی کلماتِ عجیبِ کبریا رسید!؟  

 

 

سید علی صالحی

نظرات 2 + ارسال نظر
میثم 8 آذر 1387 ساعت 01:45 ب.ظ

سلام
من تا حالا از صالحی شعری نخونده بودم
هومممم
----------
یقین در توکل

[ بدون نام ] 10 آذر 1387 ساعت 03:13 ب.ظ http://harjmarj.blogsky.com

خیلی زیبا بود ...
موفق باشید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد