دارم آرامآرام
به داناییِ دورِ آسمان میرسم.
رسمی دارد این راهِ پُر خَم و خواب
که باید از افتادنش، بیاموزی.
برخاستن علیه خویش وُ
شنیدنِ بیدلیلِ مشتی حروفِ مُفت.
تعجب میکنم!
چه قطرهها که بیرود و بیرویا
به دریا رسیدهاند،
چه دریاها که بیدیده، بیچراغ
چشم به راهِ یکی قطرهی شبنمند!
چطور میشود این همه ساده
به اعتمادِ بعضی کلماتِ عجیبِ کبریا رسید!؟
سید علی صالحی
سلام
من تا حالا از صالحی شعری نخونده بودم
هومممم
----------
یقین در توکل
خیلی زیبا بود ...
موفق باشید...