نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

گاهی وقتی درد توی همه وجودت ریشه میزنه 

وقتی نفرت جاگیر میشه وقتی میدونی چیزی که تو هرروز صبح از پنجره میبینی سرابی بیش نیست. وقتی همه وجودت فریاده ولی دهنت رو میبندی 

عجیب نیست اگر اون ریشه های درد درونت جایی جوانه بزنه جایی رو تنت پیچکی بیاد بالا  

تنت رو در بر بگیره نفست رو بگیره

نظرات 3 + ارسال نظر
میثم 3 بهمن 1387 ساعت 12:46 ق.ظ

چه احساس دی اکسید کربن می کنم !

امیر 3 بهمن 1387 ساعت 06:03 ب.ظ http://www.reyshop.com/group.htm

با سلام

وبلاگ شما خیلی جالب بود
دوست داشتید تو گروه ما عضو شوید و در قرعه کشی ما شرکت کنید

http://www.Reyshop.ir
http://www.Reyshop.com
http://www.reyshop.com/group.htm

با تشکر

Amir 6 بهمن 1387 ساعت 01:22 ب.ظ http://www.reyshop.com/group.htm

با سلام

وبلاگ شما خیلی جالب بود
دوست داشتید تو گروه ما عضو شوید و در قرعه کشی ما شرکت کنید

http://www.Reyshop.ir
http://www.Reyshop.com
http://www.reyshop.com/group.htm

با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد