نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

 

دارم اذیت میشم ولی تحمل میکنم  

یکی یکی آدم ها دارن می میرن  

عین مهره های صفحه شطرنج که ولو میشن توی صفحه 

از شاه و وزیر و سرباز گرفته تا فیل و رخ و کیش و مات....