نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

 من این کارو با بچه هام نمیکنم 

من غریبه رو به بچه هام ترجیح نمیدم

من از ترس سلیطه بازی مردم دهن خودمو نمیبندم

من با آدم بی جنبه که همه جوره خودشو ثابت کرده رفت و آمد نمیکنم

میخواد اون آدم عروسم باشه دامادم باشه یا هر کی دیگه!

غریبه که حرمت فامیل رو نگه نداره حتی برای آشغالدونی هم بار اضافه است

چیزی آنچنان غریب قفسه سینه منو فشرده کرده که همین الان از تنگی نفس خفه میشم

واقعا دست مریزاد بعد از این سالها خوب نشون دادین که چقدر براتون مهم هستم

خسته نباشین!

نظرات 1 + ارسال نظر
من 1 بهمن 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://my-moon.blogsky.com

سلام دوست عزیز
خیلی نوشته هاتون قشنگه .خیلی دوست دارم منم بتونم به این قشنگی بنویسم.
خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنین.من شما رو لینکتون کردم که راحت تر بتونم بیام نوشته هاتون رو بخونم.(البته با اجاره ها)
موفق باشین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد