نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

روی آدم داغ؛ آب‌یخ ریختن درست نیست

اینکه سرد خواهم شد 

اینکه خواهم بُرید

اینکه تمام خواهم شد

تورا با همه پیش فرضهای موجود ذهنیت دوست دارم

فقط هنوز داغ داغم از بوسه‌هایت از نوازشم

یخ نمی‌خواهم !

چای دم‌کرده باش 

سرگل لاهیجان ...