نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

حالا دیدار ما به همان حوالی هر چه باداباد...

دلم را برای دستهای بزرگت نگاه غمناک اشکهای بی صدایت جا گذاشتم و رفتم.