نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

به نظر میرسه کسی از اینجا رد نمیشه خودم هستم و خودم

از چند تا کاری که لیست کرده بودم امروز انجام بدم به دوتاش نرسیدم

فردا حتما وقت کنم برای دخترکی که بارش رو نتونست به سلامت زمین بذاره کادو بگیرم و بفرستم 

وقت بگذارم و حرفهای تو را بشنوم بخوانم دوباره از سر نو بلکه سر در بیارم نمیدونم شاید هم زیاد زیاد زیاد توقع دارم

خیلی اتفاقی یادداشت های سالهای قبل رو خوندم و دیدم ترسناکه اینهمه سر به سقوط عقب گرد کردن

خانوم شین از خودش استوری میذاره تو اینستاگرام همش فکر میکنم تو حیاط اونا هم گاهی نشستی خستگی در کردی یه آبجویی زدی و خندیدی