نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

خواب سبز

خودت میدونی چقدر سخته !
خودت میدونی چقدر درده !
حرف زدن از چیزی که منع شدی از گفتنش.
دیدن کسی که نباید ببینیش .
شنیدن کسی که نباید بشنویش.
دیدن همه علامت های ممنوع روی شیشه غبار گرفته دل .
دیدن همه نگاه های ممنوع از پشت زلال اشکی که  پشت پلکها نی نی میزنه.
خودت میدونی چقدر دلتنگم و باز تو را به یک باغ سبزِ سبزِ سبز.... خواب دیدم.