نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

اعتکاف 

سفر 

سفری به درون 

درون مرکزیتی نا معلوم 

شبیه خانه های قدیمی  

دیوارهای خشت و گلی  

آدم های زنده و مرده 

بغل کردن بچه چشم درشت یک زن مرده 

زن های معتکف زن هایی که برای سال ها نشسته بودند 

صدای زن ها  

همهمه سکوت ! 

خواسته ها و عبور از خواسته ها... 

بلیطی در دست  

عبور و رفتن