نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

نوشتن در تاریکی

پشت این پنجره ،یک نامعلوم ،نگران من و توست

 

کاش پیگیر باشی

بچسبی به چیزی که باید انجامش دهم

من خودم به خودی خود پتانسیل روی ابرها زندگی کردن را دارم

دوستش هم دارم

اما گاهی یقه مرا بگیر محکم بنشان سر جایم بگو جدی باش تو زندگی

مثل همون موقع ها که تو راهروهای بی در و پیکر عصبانی میشدم میخواستم بزنم زیر کاسه و کوزه همه چی و آرامم میکردی و میگفتی تمومش کن !